نسخۀ خطی، هرجا رایحه اش را بشنوم بدان سو روان می شوم. 13 سال قبل به همراه دوستانی چون دکتر ابوالقاسم امامی و مرحوم محمد شیروانی برای بازدید از نسخه های خطی کتابخانۀ وزیری به یزد سفر کردیم. مرعشی و وزیری، دو مؤسس بزرگ مرحوم شیروانی 5 جلد فهرست 5000 نسخه خطی کتابخانه وزیری یزد را نوشته بود. برای پاره ای ویرایشها و فهرست نویسی چند نسخه ای که جدیداً خریداری شده بود، از سوی آقای انتظاری رئیس کتابخانه وزیری یزد از ایشان دعوت شده بود. از کتابخانه وزیری و سریزدی وجاهای دیگر دیدن کردیم. آقای حسین مسرّت جوان برومند کتابدار کتابخانه هم همراه ما بود. ...
 
نسخه خطی، هرجا رایحه اش را بشنوم بدان سو روان می شوم. 13 سال قبل به همراه دوستانی چون دکتر ابوالقاسم امامی و مرحوم محمد شیروانی برای بازدید از نسخه های خطی کتابخانه وزیری به یزد سفر کردیم.   
مرعشی و وزیری، دو مؤسس بزرگ
مرحوم شیروانی 5 جلد فهرست 5000 نسخه خطی کتابخانه وزیری یزد را نوشته بود. برای پاره ای ویرایشها و فهرست نویسی چند نسخه ای که جدیداً خریداری شده بود، از سوی آقای انتظاری رئیس کتابخانه وزیری یزد از ایشان دعوت شده بود. از کتابخانه وزیری و سریزدی وجاهای دیگر دیدن کردیم. آقای حسین مسرّت جوان برومند کتابدار کتابخانه هم همراه ما بود. آقای انتظاری از خاطرات و کوششها و دلدادگیهای مرحوم حجة الاسلام سید علی محمد وزیری در جمع آوری و خریداری نسخ خطی در یزد سخنها و خاطره ها می گفت که بسیار شنیدنی و شوق انگیز بود. درست مانند مرحوم آیة الله العظمی نجفی مرعشی که با چه خون دلهایی آن کتابخانه عظیم را در قم ساختند. یادم هست آن زمان آقای انتظاری آرزو می کرد که زمینهای پشت کتابخانه خریداری شود و کتابخانه وزیری به وضع شایسته و آبرومندی درآید. به هر روی در آن سفر فرصت نشد از کتابخانه خطی مرحوم آتشی بازدید و با ایشان گفت و گویی داشته باشیم. آن زمان هنوز بنیاد ریحانة الرسول تأسیس نشده بود که چند سالی است به همت آقای کاظمینی هزاران سند اکنون در آن موجود است و بیش از 2000 نسخه خطی به سعی جناب مسرّت و کاظمینی در آن محفوظ. عجبا گذر ایام را که در سفر 6 سال پیش در همین هتل سنتی جاده ابریشم که خاطرات این سفر را می نویسم، با مرحوم دکتر رمضان بهداد توافق اولیه برای چاپ نزهة الانفس صورت گرفت.  
مسرّت و کارهای جدیدش
  اما پس از 13-14 سال، عشق به دیدار دیار یزد مرا به آن شهر کویری کشاند، البته دو سه بار دیگر رفته بودم اما امکان زیارت کتابخانه و دیدار احباب برایم میسر نشده بود. آقای مسرت از آمدنم خبر داشت و می دانستم به لطف او با دوستان محبوب یزدی ملاقات خواهم کرد. به محض وصول، با وی تماس گرفتم و قرار دیدار در کتابخانه را گذاشتم. سه شماره ضمیمه گزارش میراث ویژه سالگرد استاد مرحوم افشار را که ایشان هم مطلبی در آن داشت با یک نسخه کتاب سیه بر سفید دکتر نوشاهی، برایش بردم. از کارهای جدیدش پرسیدم، گفت: یزد، یادگار تاریخ را در 3 جلد نوشته و با مقدمه مرحوم افشار زیر چاپ دارد. دیوان فرخی یزدی که 10 سال قبل قطره چاپ کرده بود با ویرایش و افزوده های جدید، اخیراً انتشارات مولی به یاری او شتافته تا کوشش طاقت فرسای او را در بازسازی و گردآوری اشعار شاعر بی دیوان، فرخی یزدی با تصاویری کاملاً ناب به علاقه مندان فرهنگ و تاریخ و ادب ایران زمین تقدیم نماید.
غارت میراث فرهنگی در پیش چشمان ...
   سپس به دیدار رئیس کتابخانه رفتم، نظری به ساختمان نوساز کتابخانه افکندم، دیدم آرزوی آقای انتظاری بر آورده شده و چندین خانه تخریب و به همت ایشان که قریب 46 سال مدیر آن هستند، ساختمانی به سبک سنتی و مجهز ساخته شده که در کنار مسجد جامع جلوه کرده است. آرامگاه مرحوم وزیری مؤسس کتابخانه هم در کنار در ورودی، دیوار به دیوار مسجد جامع، زینت بخش آن کتابخانه است. کتابخانه ای که حاصل یک عمر، کوشش وعشق و دلدادگی بزرگمرد آن سید روحانی فرهنگ پرور یزد است. ای کاش امثال مرعشی ها و وزیریها در هر شهری پیدا می شد تا هزاران نسخه خطی در دست مردم  خریداری می گردید و از تاراج و رواج خروج، نجات می یافت، البته هر ایرانی از این که می شنود پرکاهی از میراث فرهنگی این کهن بوم و بر به غارت می رود، دلچرکین و خشمگین می شود. در این سفر شنیدم که قدیمی ترین سنگ تاریخدار بنای مسجد جامع به تاریخ 777 هجری در محضر دوربین های مداربسته، توسط دزدی چراغ بدست، چشم جامع را از حدقه بدرکرد و گریخت و  از خود اثری بجای نگذاشت!
کتابخانه وزیری یزد
   در این سفر از این که دیدم ساختمان جدید کتابخانه راه اندازی شده، بسیار خوشحال شدم. بخشهای مختلف را در معیّت جناب انتظاری بازدید کردیم. ایشان مژده دادند که نسخ خطی کتابخانه، اکنون توسط آستان قدس رضوی در دست اسکن و دیجیتالی شدن است تا متعاقباً خدمات اینترنتی به علاقه مندان رونق گیرد، همچنان که اکنون توسط کتابخانه مجلس و ملی برای دلدادگان تحقیق و پژوهش میراث مکتوب در دسترس است.
   در حال حاضر این کتابخانه نزدیک 220 هزار کتاب و 11 هزار چاپ سنگی(فهرست نشده!) و 5 هزار نسخه خطی( افزوده نشده در طول این ده - پانزده سال) را داراست، اما دریغم افزود و با خود گفتم کاش همتی و دغدغه ای می بود و پا به پای بنای این مبنای فرهنگی، نسخه های خطی پراکنده در دست مردم، از هر طریق ممکن ولو از طریق عتیقه فروشی ها، خریداری می شد و در کتابخانه مرحوم وزیری که عاشق جمع و حفظ نسخ بود، گرد می آمد و مرمّت می شد و به دست اهل نظر تصحیح می شد و میراث مکتوب، سید خادمان نشر میراث، آن را نشان فخر فرهنگ ایران به ایران شناسان و ایران دوستان معرفی می نمود، البته از حق نباید گذشت که این دوران نسبت به گذشته علاقه مندان به حفظ و حراست از میراث مکتوب ایرانی و اسلامی در هر شهر و دیار دو چندان شده است. چنان که من در همین سفر به یزد شاهد آن بودم و اینجا نتیجه و بازخورد یک نمونه از این حرکت فرهنگی ستودنی را گزارش می کنم.
تاریخ هرات و الوحشیات در یزد
 وقتی دو سه سال پیش نسخه کهن و نفیس تاریخ هرات منسوب به فامی هروی (یا از مورّخی ناشناخته) و نسخه بسیارنفیس الوحشیات اثر ابی تمام در یک عتیقه فروشی در یزد پیدا و توسط دکتر وحید ذوالفقاری فرهنگ دوست شیفته نسخ خطی، خریداری و برای چاپ عکسی به میراث مکتوب پیشنهاد گردید، همگان از این خبر شگفت زده شدند، این اقدام و نظایر آن، این نوید را می دهد که هنوز در این خطّه زر خیز، آثار ناب و نایاب هست که می توان بدان دست یافت. ما هم فرصت را مغتنم شمرده، تاریخ هرات را با مقدمه استاد افشار پدر نسخه شناسی و  یزد شناسی ایران و کتاب الوحشیات را با مقدمه پدر ادبیات عرب ایران استاد احمد مهدوی دامغانی منتشر کردیم و هر یک بازتاب جالب توجهی در داخل و خارج داشت.
با دکتر مهدوی دامغانی در کویت
استاد دکتر شفیعی کدکنی تاریخ هرات را اثری نادر ذکر کردند و فرمودند اطلاعات منحصر به فردی در این متن وجود دارد که هیچ جای دیگر نیست از جمله موضوع قتل پسر خواجه عبد الله انصاری که با زه کمان کشته شد.  یادم هست وقتی به دعوت عبدالعزیز بابطین به همراه دکتر آذرشب و دکتر حداد عادل و استاد مهدوی دامغانی( که از فیلادلفیا البته به توصیه و اصرار دکتر حداد عادل تشریف آورده بودند) به کویت رفتیم، نسخه ای از کتاب الوحشیات را برای اهدا به آقای بابطین با خود بردم. استاد مهدوی دامغانی – حفظه الله – از بحر حافظه سرشار خود، بهری از اشعار شعرای عرب را خواندند و نمی دانم چه قدر از عربهای حاضر در مجلس متوجه شعر قدمای عرب می شدند، ولی بر وجنات وجوه اعراب، علائم اعجاب قابل کتمان نبود والبته ما، غرور و افتخار خود را عیان نکردیم. اینها همه از برکات کشف و خریداری این دو نسخه بود.
گوهر شناس یزدی
  به هر روی اگر عشق و شیدایی دکتر(پزشک) وحید ذوالفقاری نبود و این نسخه ها با لطایف الحیل خریداری نمی شد، آیا این افتخار برای مملکت ما در نشر و عرضه آن و عرض اندام در حضور اغیار دست می داد؟ آیا وظیفه اصلی متولیان فرهنگی کشور، حفظ و نگهداری این میراث کهن نیست که دست امثال مسرت ها و ذو الفقاریها را بگیرند و وجوه کلان در اختیارشان نهند تا به قول حافظ" به خلق و لطف صید اهل نظر کنند" و هر گوهری که دیدند، گشاده دست باشند و نگذارند حاصل دسترنج پیشینیان به ثمن بخس از وطن خارج شود.
من لایحضره الفقیه، کشفی بزرگ  
شاهد دیگر این که، اخیراً نسخه ای بسیار بسیار نفیس از من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق به تاریخ 574 هجری در یزد پیدا شد و برای چاپ عکسی به میراث مکتوب معرفی گردید که گویا اقدم نسخ موجود در جهان است. در این سفر من این نسخه را زیارت کردم و بر دست و بازوی کاشف و خریدار آن بوسه زدم و کار او را تحسین نمودم. همچنین رساله عرشیه ملاصدرا را که در زمان حیات او نوشته شده بود، ملاحظه کردم. نسخه ای از وندیداد بخشی از اوستا را که مورّخ 997هجری کتابت بهرام پسر مرزبان بود و گویا بعد از نسخه دانشگاه تهران که مورّخ972 است، قدیمی ترین نسخه موجود باشد. البته نسخه ای که اخیراً مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی به نام وندیداد آستان قدس منتشر کرد، و به خط همین کاتب است، نمی دانم چه تفاوت وتشابهی با نسخه یزد دارد. آقای آلبرتو کانترا اوستا شناس برجسته اسپانیایی چندی پیش این نسخه یزد را دیده و اعجاب او را برانگیخته بود. به هر روی در این سفر چشممان به جمال دهها نسخه و هزاران سند معتبر در دست این و آن، روشن شد که - ان شاءالله - از آفات ارضی کرم و موش و موریانه و نیز بلیّات ارزی جانور سودجوی دو پا، مصون و محفوظ ماند و در امان.
نسخه های آتشی
  مدیر کتابخانه وزیری می گفت: این روزها سالگرد درگذشت مرحوم آتشی است. بزرگواری که بیش از 2000 نسخه خطی را در طول عمر عزیز خود گردآوری کرد. او اظهار امیدواری می کرد که کتابخانه وزیری بتواند آنها را به کتابخانه منتقل کند و گنجینه ای بر گنجینه های خود بیفزاید. خدای را شاکریم که این سعادت نصیب مرکز پژوهشی میراث مکتوب شد تا اقدم نسخ نهج البلاغه کتابت 483 هجری را که درمجموعه نسخ خطی مرحوم سید علی آتشی بود و مرکز احیای میراث اسلامی قم خریداری کرده بود، به صورت نسخه برگردان(عکسی) چاپ و منتشر کند.
یزد، دیر زیاد
   به هر روی زیارت یزد برایم یادآور نام بزرگانی چون شرف الدین علی یزدی، فرخی یزدی، ، سید علی محمد وزیری، مهدی آذر یزدی، محمود افشار یزدی و ایرج افشار است که یادشان گرامی و نامشان پاینده باد.
 امسال شاهد رونق دو چندان بازسازی خانه های قدیمی که به هتل و رستوران تبدیل شده و پذیرای میمانان نوروزی و گردشگران خارجی بودند، و نیز ناظر رواج صنایع دستی بومی بودم که بسیار برایم خوشایند و دلپذیر بود. بحمدالله دیگر خبری از آثار عتیقه چینی وارداتی به چشم نمی خورد. عتیقه فروشی ها هم، همه رقم کالا عرضه می کردند از جمله نسخه خطی.
    
 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا